بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در اعتراض به جذب یک فرد مساله دار در این دانشکده بیانیه‌ای صادر کرد.
متن این بیانیه به شرح ذیل است:
«فرزندان بسیجی‌ام در دانشگاه پاسدار اصول نه شرقی نه غربی باشند و نگذارند ایادی امریکا و شوروی در آن محل حساس نفوذ کنند.»
حضرت امام خمینی (ره)
حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید سعیدرضا عاملی
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی
سلام‌علیکم
دانشگاه تهران اولین و از مهم‌ترین نمادهای آموزش عالی در جمهوری اسلامی ایران است و دانشکده حقوق و علوم سیاسی با قدمتی بیش‌از خود دانشگاه تهران همواره محل پرورش و رشد دانشجویان نخبه و از اثرگذارترین نهادهای آموزش حقوق و سیاست در کشور بوده‌است.
اخیراً و در تاریخ ۲۴ فروردین‌ماه ۱۴۰۰ به‌صورت ناگهانی خبر جذب فردی به نام «آریا برزن محمدی» به‌عنوان استاد گروه مطالعات منطقه‌ای دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران مطرح شد.
این فرد در سال ۱۳۹۸ نیز اقدام به جذب در هیئت‌علمی دانشکده کرده بود که به دلیل سوابق مشکوک سیاسی و رزومه‌ی علمی و آکادمیک ضعیف ناکام ماند.
اما هم‌اینک خبر ناگهانی جذب این فرد آن‌هم بدون اطلاع اساتید گروه مطالعات منطقه‌ای، خبر از پیگیری و تلاش عده‌ای در بدنه مدیریتی این دانشکده و دانشگاه برای نفوذ چنین افرادی می‌دهد که با توجه به رزومه و عملکرد علمی و سیاسی غیر قابل دفاع ایشان، شک‌برانگیز است.
جالب آنجاست که موضوع رساله دکترای این فرد زیرمجموعه گرایش مسائل ایران ذیل رشته علوم سیاسی است و این در حالی است که گروه مطالعات منطقه‌ای مقصد جذب اوست و تخصص محمدی ذیل هیچ کدام از این موضوعات قرار نمی‌گیرد.
این فرد در دوران تحصیل در انگلستان تاکنون هیچ کتاب و هیچ مقاله علمی پژوهشی آی اس‌آی به‌صورت انفرادی تألیف نکرده‌است.
آریا برزن محمدی در انگلستان تحت آموزش و در ارتباط با افرادی بوده که با سرویس اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل مرتبط بودند و خود او نیز در تحقیقاتی برای موسسه تحقیقاتش «رند» که مؤسسه برآورد اطلاعاتی و همکاری سرویس اطلاعاتی آمریکا است همکاری داشته است.
با سوابق ثبت و منتشرشده از او، می‌توان دریافت آریا برزن محمدی یک فرد ضدانقلاب و مخالف سرسخت جمهوری اسلامی است تا آنجا که در سال ۱۳۸۸ در نوشته‌های خود خبر از فروپاشی نظام جمهوری اسلامی داده است. همچنین محمدی از تحلیلگران شبکه‌های ضدانقلاب بوده که غالباً مواضعی ضد سیاست های جمهوری اسلامی اتخاذ کرده است.
حال سوال اینجاست که چگونه چنین فردی با این سابقه غیرقابل دفاع در دانشکده‌ای با چنین اهمیتی و در سکوت خبری به‌عنوان هیئت‌علمی جذب شده‌است؟
چگونه چنین فردی از فیلتر نهادهای تایید صلاحیت کننده عبور کرده و چه کسانی مصمم در جذب او در این دانشکده هستند؟
ظاهراً معیار جذب هیئت علمی در دانشگاه تهران، فارغ‌التحصیلی از دانشگاه های غربی است و نه تنها مقوله تعهد جایی در فرآیند گزینش ندارد که اگر بحث منافع جناحی و فردی در پیش باشد تخصص نیز رنگ می‌بازد.
دستگاه های ذیربط و عریض و طویل نظارتی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، هیئت گزینش مرکزی و وزارت علوم موظف به شفاف سازی در این خصوص هستند.
باید معلوم شود فرآیند گزینش ایشان طبق روال قانونی صورت گرفته و یا افرادی خاص در دانشگاه تهران با اعمال نفوذ و اصرار، به همراه اهمال دستگاه های نظارتی در انجام وظایف خود موجب جذب ایشان به عنوان هئیت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی گردیده اند. اگر حالت دوم به واقعیت نزدیک است باید نقش افراد موثر بر این جریان مشکوک، برای دانشجویان شفاف شود.
سپردن آموزش دانشجویان نخبه علوم سیاسی و مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران به اساتیدی که سابقه ای روشن در ضدیت با آرمان ها و اصل نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دارند و از ابراز آن در مقالات و گفته های خود دریغ نکردند مصداق بارز نفوذ در مجامع علمی کشور و بی مبالاتی نهادها و افراد مسئول است.
با توجه به مسبوق به سابقه بودن دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در سال های اخیر به جذب افراد غیر متعهد و فارغ‌التحصیل شده از دانشگاه های رده چندم غربی به عنوان عضو هیئت علمی، دانشجویان گام دومی دانشگاه تهران و دانشکده حقوق و علوم سیاسی، به سرانجام رساندن این پروژه مشکوک را وظیفه خود دانسته و پیگیری از نهادهای ذیربط به منظور روشن شدن ابعاد این ماجرا را در دستور کار خود قرار خواهد داد
ان شاالله…
والسلام علیکم و الرحمه الله
انتهای پیام/