در عصر ما مفهوم اُلیگارشی به مناسبت آن که هرگونه حکومتی لزوماً اُلیگارشیوار است نیز مورد انتقاد واقع شدهاست. به قول ر.م. مک آیور: «در مفهوم دقیق ما نمیتوانیم با پرسیدن این که آیا بر دولتها یک تن حکم میراند یا چند تن یا عدهای بسیار، دولتها را طبقهبندی کنیم. عده بسیار یا مردم، هرگز حکومت نمیکنند – کار واقعی حکومت کردن همیشه در دست عدهای اندک است. مسئله اساسی مربوط میشود به رابطه یک تن با چند تن، اما مهمتر از همه مربوط میشود به رابطه چند تنی که حکومت میکنند با عده بسیاری که بر آنان حکومت میشود. بدین لحاظ آیا چند تن مسئول عده بسیاری نیستند؟ اولیگارشی هم همینطور است.
اُلیگارشی یا حکومت اقلیت در مقابل آریستوکراسی یا حکومت دانایان قرار میگیرد. اُلیگارشی که گزنفون آن را پلوتوکراسی هم نامیدهاست در افکار افلاطون حکومتی است که در آن زمام قدرت در دست افراد معدودی است که چپاول مال را ارث پدری خود میدانند. به عبارت دیگر، حکومت سیاسی و اقتصادی گروههای معدودی از ثروتمندان، استعمارگران و صاحبان نفوذ را بر اکثریت جامعه، اُلیگارشی گویند. در این حکومت شرط رسیدن به مقام بالا داشتن ثروت بیشتر است و نه توانمندی. این نوع حکومت در نظر افلاطون پس از حکومت تیموکراسی ایجاد میشود.
در حکومت اُلیگارشی گروهی اندک به سود خویش، فرمانروایی اکثریت مردم را بر عهده دارند. رژیم حکومتی به وسیلهٔ چند نفر معدود اداره میگردد و دولت به صورت متمرکز در تعدادی از خانوادهها و قبایل اصلی حفظ میگردد. افلاطون معتقد است در این نوع حکومت اتحاد اجتماعی از دست خواهد رفت زیرا اجتماع به دو دسته ثروتمند و تهیدست تبدیل میشود و در هر جامعهای که صنف گدایان وجود داشته باشد بهطور حتم سارق و جیب بر ایجاد میشود.
اُلیگارشی ترکیبی از کلمات یونانی Oligos به معنای «تعداد اندک» و Archos بهمعنای «اقتدار، فرماندهی» است. اصولاً الیگارشی امری عرفی بوده و ماقبل دوران مدرن است و با قانون، زندگی نوین و دموکراسی همخوانی ندارد. در تعریف آن آمدهاست: «رژیم حکومتی که به وسیله چند نفر معدود اداره میشود و تمامی قدرت حکومت متمرکز در تعداد قلیلی از افراد باشد.» و یا: فرمانروایی گروهی اندک شمار بر دولت بدون نظارت اکثریت. معمولاً این عنوان را برای اقلیت حاکمی به کار میبرند که قدرت دولت را در راه سود خود به کار میبرد و اکثریت ناراضی را سرکوب میکند.
الیگارشی (Oligarchy) به شکلی از حکومت یا سازمان اجتماعی گفته میشود که در آن قدرت در دست گروه کوچکی از افراد، خانوادهها، یا نخبگان متمرکز است. این واژه از ریشه یونانی “ὀλιγαρχία” به معنای “حکومت عدهای معدود” گرفته شده است. در ادامه، به بررسی مفهوم، تاریخچه، و تأثیرات الیگارشی در جوامع مختلف خواهیم پرداخت.
مفهوم الیگارشی
الیگارشی به نظامی اطلاق میشود که در آن قدرت و تصمیمگیریهای کلیدی در اختیار گروه محدودی از افراد یا نخبگان است. این گروه معمولاً بر اساس معیارهایی مانند ثروت، روابط خانوادگی، نفوذ سیاسی، یا توانمندیهای خاص انتخاب میشوند. در الیگارشی، بر خلاف دموکراسی که قدرت به صورت گستردهتری بین افراد تقسیم میشود، کنترل امور در دستان عدهای محدود قرار دارد.
تاریخچه الیگارشی
الیگارشی یکی از قدیمیترین اشکال حکومتی است که در تاریخ بشر وجود داشته است. در بسیاری از جوامع باستانی، از جمله در یونان باستان و روم، الیگارشی به عنوان شکل اصلی حکومت عمل میکرد. برای مثال، اسپارتا یکی از نمونههای بارز الیگارشی در یونان باستان بود، جایی که قدرت در دست گروه کوچکی از نخبگان نظامی قرار داشت.
در روم باستان نیز، هرچند که جمهوری رومی به عنوان یک نظام دموکراتیک شناخته میشود، اما در عمل بسیاری از تصمیمات مهم توسط گروه کوچکی از نخبگان سنای روم گرفته میشد. با سقوط امپراتوری روم و آغاز دورههای فئودالی در اروپا، نظامهای الیگارشیک در قالب حکومتهای فئودالی و اشرافیت محلی شکل گرفتند.
الیگارشی در دوران مدرن
در دوران مدرن، الیگارشیها به شکلهای مختلفی ادامه یافتهاند. بسیاری از نظامهای سیاسی و اقتصادی کنونی نیز به نوعی از الیگارشی برخوردارند. برای مثال، در برخی کشورهای سرمایهداری، گروه کوچکی از نخبگان اقتصادی و تجاری، نفوذ زیادی بر سیاستگذاریها و تصمیمات حکومتی دارند.
در کشورهای با نظامهای سیاسی غیردموکراتیک، الیگارشیها معمولاً به صورت آشکارتری مشاهده میشوند. در این کشورها، قدرت در دست گروهی از نخبگان سیاسی یا نظامی متمرکز است که تصمیمگیریهای کلان را انجام میدهند و اغلب تلاش میکنند که با کنترل منابع اقتصادی و رسانهها، قدرت خود را حفظ کنند.
تأثیرات الیگارشی بر جامعه
نظامهای الیگارشیک تأثیرات گستردهای بر جوامع دارند. یکی از مهمترین مشکلات این نظامها، تمرکز ثروت و منابع در دست عدهای محدود است که میتواند به نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی منجر شود. همچنین، الیگارشیها معمولاً با محدود کردن آزادیهای فردی و سیاسی، تلاش میکنند تا قدرت خود را تحکیم بخشند، که این مسئله میتواند به سرکوب و فساد گسترده منجر شود.
نتیجهگیری
الیگارشی به عنوان یکی از قدیمیترین و پایدارترین اشکال حکومتی در تاریخ بشر، تأثیرات عمیقی بر جوامع داشته است. هرچند که این نظام میتواند در کوتاهمدت ثبات و کارایی را فراهم کند، اما در بلندمدت معمولاً به نابرابری، فساد، و سرکوب منجر میشود. بررسی و تحلیل نظامهای الیگارشیک میتواند به فهم بهتری از چالشها و فرصتهای پیش روی جوامع در مسیر تحقق عدالت و دموکراسی کمک کند.