۴ گزاره اهمیت عملیات طوفان الاقصی

گروه های مقاومت در غزه عملیاتی با عنوان «طوفان الاقصی» آغاز کردند که در ساعات ابتدایی آن حدود ۱۰۰ شهرک نشین صهیونیست و نظامی این رژیم کشته و زخمی شدند. برخی رسانه های عبری زبان تعداد کل مجروحان صهیونیستی در تمامی بیمارستان های سرزمین های اشغالی را تاکنون ۴۰۰ نفر بیان کرده اند. این نشان می دهد عملیات گروه های مقاومت گستردگی زیادی داشته است و این دستاورد مهمی است.

نکته جالب عملیات اینکه در سالگرد جنگ یوم الکیپور انجام شد و از این منظر پیام مهمی برای طرف صهیونیست داشته است.

دلیل اهمیت عملیات طوفان الاقصی چیست؟
صهیونیست ها چند وقت اخیر یکسری اقدامات و تعدی ها انجام داده بودند که مهم‌ترین آنها حمایت از حمله به دانشکده نظامی حمص، حمله به برخی مناطق سوریه به ویژه دیرالزور و مرزهای عراق و سوریه، افزایش تحرکات رسانه ای و حمایت های نهان از جریان های معاند جمهوری اسلامی ایران بود.

اقدامات دیگری نیز همچون تحرکات وزیر اطلاعات این رژیم، هتک حرمت اخیر شهرک نشینان و شخص بن گویر، وزیر امنیت داخلی در کنار هتک حرمت برخی بانوان فلسطینی باعث شد گروه های مقاومت در عملیاتی چند ساعته علاوه بر هدف قرار دادن مناطقی از سرزمین های اشغالی، برخی پایگاه های نظامی شهرک های اطراف غزه را نیز به تصرف درآورند.

بنابر برخی آمار، تاکنون نیروهای مقاومت ۴۲ نفر را به اسارت گرفته اند که همین تعداد اسیر و تعداد کشته ها و زخمی ها نشان دهنده برتری مقاومت در عرصه عملیاتی است که تاکنون ارتش صهیونیستی نتوانسته اقدام خاصی انجام دهد.

در زمینه اهمیت این عملیات می توان به طور خاص به چند نکته و گزاره پرداخت:

گروه های مقاومت فلسطینی برای نخستین بار عملیات ترکیبی دریایی، موشکی، هوایی و زمینی انجام دادند. این عملیات در محدوده وسیعی از سرزمین های اشغالی انجام شده و صرفاً به اطراف غزه محدود نبوده است. شهرک های اطراف غزه همچون سدیروت و عسقلان با توجه به ورود گروه های مقاومت به آن و دستگیری تعدادی از صهیونیست ها در کنار انتقال برخی تجهیزات نظامی به داخل غزه اهمیت فراوانی داشت.
علاوه بر عملیات زمینی گروه‌های مقاومت، این گروه ها عملیات های مهمی نیز در عرصه هوایی و حتی دریایی به‌وسیله حملات موشکی و راکتی انجام دادند که برآوردهای اولیه فعلاً پرتاب ۵ هزار موشک و راکت است. در کنار این موضوع باید به ضعف سامانه های پدافندی این رژیم نیز پرداخت که علناً علاوه بر گنبد آهنین، سامانه فلاخن داود نیز فاقد کارایی بود.

فلاخن داود در واقع سامانه پشتیبانی از گنبد آهنین است که در صورت کارایی نداشتن آن، این سامانه باید فعال شود. در این عملیات ها علناً هیچ کدام از سامانه ها فعال نشدند و برخی منابع خبری از هک آنها خبر داده بودند.

علاوه بر هک این سامانه ها، در وقایع گذشته نیز مشاهده می شد سامانه های پدافندی رژیم صهیونیستی فاقد کارایی لازم هستند و این خود را در مواقع مختلفی نشان داده است.

در برخی عملیات های گذشته و به ویژه عملیات کنونی، گروه های مقاومت در موضع آفندی قرار داشتند. این موضوع نشان می دهد زمین جنگ و مختصات آن را گروه های مقاومت تعیین می کنند و صهیونیست ها در موضع پدافندی قرار گرفته اند؛ به گونه ای که کابینه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی جلسه امنیتی برگزار کرد و خروجی آن عملیات علیه غزه بود.
همچنین در فرار روبه جلو، گالانت، وزیر جنگ صهیونیست ها، ایران را به عنوان عامل اصلی حملات اعلام کرد و مدعی شد، به‌زودی عملیات های رژیم صهیونیستی علیه ایران خواهد بود و جمهوری اسلامی ضربات دردناکی به‌دلیل حمایت از گروه های فلسطینی دریافت خواهد کرد.

این موضع گیری نشان دهنده ضعف طرف مقابل است. رژیم صهیونیستی اکنون فقط در یک جبهه و آن هم غزه این‌گونه مستأصل شده است و ایران را تهدید می کند. درصورت فعال شدن سایر جبهه ها همچون کرانه باختری یا جبهه شمالی، علناً باید نابودی این رژیم را متصور بود.

اهمیت دیگر این عملیات‎ها بروز ضعف و ناتوانی رژیم صهیونیستی در ابعاد نظامی است. ارتش به اصطلاح پنجم دنیا اکنون در برابر گروه مقاومت این‌گونه دچار استیصال شده است.

با توجه به ضعف رژیم صهیونیستی در ابعاد نظامی و پاسخگویی به عملیات گروه های مقاومت، این موضوع بر همگان روشن شد هرگونه روابط در قالب عادی سازی با این رژیم محکوم به شکست است. در واقع این عملیات ها در پاسخ به روند عادی سازی است که صهیونیست ها چند وقت اخیر در منطقه با حمایت آمریکایی ها پیش برده‌اند.
عملیات ها و ضعف و زبونی رژیم صهیونیستی نشان داد عادی سازی روابط با این رژیم مصداق کامل «قمار بر سر اسب بازنده» است.

بهره سخن
صهیونیست‌ها همواره بر مبنای راهبرد بازدارندگی ادعا می کردند، قبل از وقوع هر حمله یا تهدیدی آن را از بین خواهند برد و توان پاسخ به هرگونه تهدیدی دارند. اکنون علاوه بر اینکه قدرت بازدارندگی خود را از دست داده اند، توان پاسخگویی نیز ندارند.

این وضعیت واقعیت مهمی را یادآوری می کند که وضعیت داخلی رژیم صهیونیستی و چالش های آن فراگیر شده و توان عملیاتی آن نیز به شدت کاهش یافته است./