پس از چند هفته پرالتهاب چند روز پیش برای اولینبار فیلم حضور پدر مهسا امینی در بیمارستان و بر بالین وی منتشر شد. در این فیلم مشخص شد که در همان یکی دو روز اول مقام قضایی از آقای امجد امینی پدر مهسا میخواهد بدن دخترش را بررسی کرده و ببیند آیا آثاری از ضرب و شتم بر روی آن وجود دارد یا نه؛ که پدر وی وجود آثار ضرب و شتم و شکنجه را رد میکند. هرچند که بنا به دلایلی این فیلم تاکنون منتشر نشده بود اما جوسازی برخی رسانههای بیگانه از آغاز این ماجرا و دروغپردازی برخی پزشکان و سیاسیون قبل از اعلام نظر پزشکی قانونی باعث شد تا پدر خانواده که از روزهای اول به صراحت اعلام کرده بود که دخترش تحت عمل جراحی مغز قرار گرفته است نیز تحت تاثیر جو خبری مسموم ایجاد شده رسانههای معاند قرار گیرد و اعلام کند که دخترش سابقه هیچ بیماری نداشته است.
دروغ بزرگ شکستگی جمجمه مهسا امینی از کجا آغاز شد؟
اظهار نظرهای دروغ و عجولانه برخی پزشکان درخصوص علت فوت خانم امینی از آنجا شروع شد که یک پزشک عمومی که در توییتر خود را پزشک، فعال مستقل صنفی کرده است در توییتی نوشت: «خونریزی از گوش و خونمردگی زیر چشم، علائم شایع «شکستگی قاعده جمجمه» است که به دلیل ضربه به سر رخ میدهد. درجوانان، شایعترین علت شکستگی قاعده جمجمه بعد از تصادفات، برخورد سر با جسم یا سطح سخت است که قابل تشخیص در پزشکی قانونی است. در سکته مغزی، اتوراژی (خونریزی ازگوش) دیده نمیشود. آنچه ما در دست داریم صرفا یک عکس است و طبعا تشخیص دقیق با دسترسی به مدارک پزشکی بیمار ممکن میشود. ولی با همین عکس هم هر پزشکی میتواند سکته مغزی را از ضربه مغزی افتراق دهد.»
همچنین یک حساب توییتری دیگر که خود را پزشک معرفی میکند در توییتی نوشت: «گول اطلاعات غلط را نخورید، یک دختر جوان بدون بیماری زمینهای از ترس سکته نمیکند از ترس به کما نمیرود. کما در این شرایط یعنی ضربه مستقیم به سر. یعنی خونریزی مغزی.»
از سوی دیگر رئیس شورای هماهنگی نظام پزشکی استان هرمزگان ادعای برخی مقامات ایران درباره مرگ مهسا امینی بر اثر سکته قلبی را رد کرد و ضربه به سر را عامل احتمالی این رخداد دانست.
کمک به رسانههای معاند با اظهار نظرهای بدون سند
همین اظهار نظرهای بدون سند کمک زیادی به رسانه سعودی کرد تا بر دروغهای خود پافشاری کند و چند روز بعد نیز با انتشار تصاویر ناقص سی تی اسکن مهسا امینی به دروغ اعلام کند که وی بر اثر ضربه به سر فوت شده است، مسئلهای که توسط چندین نفر از متخصصان مغز و اعصاب برجسته کشور رد شد.
اما اظهارات عجولانه درخصوص فوت مهسا امینی به همینجا ختم نشد و مسعود پزشکیان در واکنش به اتفاق های پس از فوت مهسا امینی گفت: «همه باید بیایند پاسخ بدهند! از نظر علمی نمی شود که کسی همین جوری بیفتد! این طور نباشد که هر کسی خواست حرف بزند بگویید اینها ضدنظام هستند!»
کمیسیون ۱۹ نفره پزشکان: هیچ اثری از ضربه به سر در جمجمه مهسا امینی وجود نداشت
هرچند این افراد تلاش کردند تا با انتشار برخی مطالب دروغ در فضای مجازی توجه کاربران را به سوی خود جلب کنند و رسانههای معاند نیز با استناد به همین اخبار کذب آتش بیار معرکه شدند اما در نهایت گزارش پزشکی قانونی که به تایید ۱۹ نفر از متخصصان رشتههای مختلف پزشکی رسید نشان میداد هیچ اثری از ضربه به سر در جمجمه مهسا امینی وجود نداشته است و اظهارات این افراد به اصطلاح پزشک که اخلاق پزشکی را به فراموشی سپردند منجر به تحریک افکار عمومی و وارد کردن خسارات زیادی به کشور شد.
اظهارات عجیب و غریب و خلاف گوییهای خانواده امینی درحالی بود که در ماجرای تلخ فوت خانم مهسا امینی موجب ناراحتی قاطبه ایرانیان شد و رهبر معظم انقلاب نیز در سخنرانی خود به آن اشاره داشتند و سایر مسئولین اعم از سران قوا بر پیگیری دقیق و موشکافانهی ماجرا تأکید و کار را دنبال کردند و نتیجهی پزشکی قانونی هم روز جمعه هفتهای که گذشت برای همگان منتشر شد.
حال این سوال در اذهان عمومی ایجاد شده است که چرا پدر و خانواده مهسا امینی بعد از درگذشت غمناک دخترشان، از همان ابتدا به جای انکارهای بلاوجه و برخی کذبگوییها، مواردی که در فیلمِ منتشرشده گفتهبودند را بیان نکردند؟ در اینصورت شاید بخش مهمی از این اتفاقات رخ نمیداد و جان انسانهای دیگری گرفته نمیشد و خانوادههای بیشتری عزادار نمیشدند.
چرا پزشکان اخلاق پزشکی را زیر پا گذاشتند؟
همچنین چرا پزشکانی که خود را مدعی رعایت اخلاق پزشکی میدانند با اظهارنظرهای تحریککننده و خلاف واقع تلاش کردند برای رسانههای معاند خوراک سازی کنند تا این رسانهها نیز با دروغ پردازی و حمایت از اغتشاشگران منجر به آسیب و شهادت مدافعان امنیت شوند و مردم نیز از این حوادث آسیبهای جانی و غیرقابل بازگشت ببینند؛ برخی اموال عمومی تخریب و به آتش کشیده شده، قرآن و مقدسات مورد اهانت قرار گرفت و چادر از سر برخی کشیده شد.
دروغگوییهای رسانهای و وقع حوادث اخیر باعث شد تا فضا برای گروهکهای تجزیه طلب نیز باز شود و آنها نیز تمام تلاش خود را برای ناامن کردن کشور خصوصا در شهرهای کردنشین که مهسا امینی هم به همانجا تعلق داشت به کار بگیرند که همین مسئله موجب بروز آشوب و اغتشاش در برخی شهرهای غربی کشور نیز شد.
حال سوال از خانواده امینی و وکیل این خانواده این است که چرا با وجود اینکه واقعیت را میدانستند و متوجه دروغ بودن ضرب و شتم او بود واقعیت را بیان نکردند و اقدام به خلاف گویی و اظهارات متناقض در رسانهها کردند؟
همچنین باید از مدعیان اخلاق پزشکی و برخی سیاسیون که در جوسازی رسانههای ضد انقلاب شریک هستند پرسید چرا تا اعلام نظر نهایی پزشکی قانونی به جای جوسازی علیه این نهاد صبر پیشه نکردند تا نتیجه نهایی گزارشها منتشر شود؟ بیشک دروغ پردازان این قائله که دست در دست ضد انقلاب و رسانههای معاند تلاش کردند در کشور اغتشاش و آشوب برپا کنند نقش زیادی در شهادت مدافعان امنیت و جان باختن تعدادی از هموطنان دارند و قوه قضاییه و نهادهای نظارتی نباید به راحتی از این موضوع عبور کنند.
پایان پیام/