NEET نه کار می‌کند نه درس می‌خواند و نه حرفه می‌آموزد

NEET، مخفف کلمه «نه کار می‌کند، نه درس می‌خواند و نه حرفه و فنی می‌آموزد» (Not in Education, Employment, or Training) می‌باشد و به شخصی گفته می‌شود که بیکار است و تحصیل نمی‌کند یا حرفه‌ای نمی‌آموزد. این طبقه‌بندی در اواخر دهه ۱۹۹۰ از انگلستان آغاز شد و کاربرد آن در درجات مختلف به سایر کشورها و مناطق از جمله ژاپن، کره جنوبی، چین، تایوان، کانادا و ایالات متحده گسترش یافته‌است. گروه NEET شامل افراد بیکار (افراد بدون شغل و متقاضی کار) و همچنین افراد خارج از نیروی کار (بدون شغل و متقاضی کار) است. برای توصیف افرادی که در این شرایط هستند معمولاً رنده‌بندی سنی قائل می‌شوند تا از احتساب بازنشستگان در سن پیری جلوگیری شود.

در انگلستان، این طبقه‌بندی شامل افراد ۱۶ تا ۲۴ سال می‌باشد (برخی از افراد ۱۶ و ۱۷ ساله هنوز در تحصیلات اجباری هستند). در ژاپن، طبقه‌بندی شامل افراد بین ۱۵ تا ۳۴ سال است که شاغل نیستند، به خانه‌داری مشغول نیستند یا به دنباله تحصیل و یادگیری حرفه ای نیستند.

سنجش NEET باید از نرخ NLFET (“نه در نیروی کار، نه در حال تحصیل یا آموزش”) که در گزارش سال ۲۰۱۳ سازمان بین‌المللی کار پیرامون اشتغال جهانی برای جوانان ارائه گردید متمایز شود. NLFET مشابه NEET است، اما جوانان بیکار (که بخشی از نیروی کار هستند) را حذف می‌کند.

نرخ NEET در ایران
با ورود ایران به دهه ۷۰ شمسی، برنامه‌ریزی جمعیتی کشور بدون توجه به ساختارهای سنی جمعیت، تغییرات و پیامدهای آن از طریق سیاست‌های کنترلی تا حدودی جلوی پویایی حجم جمعیت را گرفت. کاهش سریع باروری منجر به تغییرات بنیادی در ساختار سنی جمعیت شد. در بستر این تغییرات، فازی از تحولات جمعیتی در ایران آغاز شده که «پنجره جمعیتی» نامیده می‌شود. پنجره جمعیتی، وضعیتی موقت در ساختار جمعیتی ایران است که در سال ۱۳۸۵ باز شده و برای حدود چهار دهه طول می‌کشد. در این دوران نسبت جمعیت در سنین فعالیت (کار) به حداکثر خود می‌رسد و نسبت‌های وابستگی سنی کاهش می‌یابد، در نتیجه فرصت طلایی و منحصربه‌فردی فراروی توسعه اقتصادی فراهم می‌شود.

نرخ NEET درحالی در کشورهای توسعه‌یافته حدود ۲ تا ۱۰ درصد بوده که این میزان طی سال ۹۷ در ایران نزدیک به ۳۰ درصد (جمعیتی برابر ۳٫۱ میلیون نفر جوان ۱۵ تا ۲۴ ساله) بوده‌است. اینکه ۳۰ درصد از جوانان ۱۵ تا ۲۴ساله مشغول هیچ فعالیتی، هیچ مهارت‌آموزی و هیچ شغلی نیستند، خود علاوه‌بر اینکه از طریق نرخ سر باری و نرخ وابستگی می‌تواند فشار سنگینی را بر خانوارها تحمیل کرده، زمینه بزهکاری و آسیب‌های اجتماعی را نیز فراهم سازد، در مرتبه بعدی در سطح ملی نیز می‌تواند به‌عنوان یک تهدید امنیتی محسوب شود. برای مثال اگر نگاهی به سن افراد شرکت‌کننده در تجمعات دی‌ماه ۹۶ و همچنین آبان ۹۸ داشته باشیم، ترکیب سنی به‌نفع جوانانی است که در سن NEETها (سن ۱۵ تا ۲۴ سال) قرار دارند. از نتایج دیگر این گزارش، مطابقت نرخ بالای NEETها با الگوی جغرافیایی پراکنش اعتراضات معیشتی در دو دوره دی‌ماه ۹۶ و آبان‌ماه ۹۸ است، به‌طوری که استان‌های گلستان، هرمزگان، کرمانشاه، لرستان، آذربایجان‌غربی، خوزستان، کردستان، همدان، بوشهر و خراسان‌رضوی در حالی ازجمله استان‌های دارای بالاترین نرخ NEETها هستند که در دو مقطع تاریخی دی‌ماه ۹۶ و آبان‌ماه سال جاری شاهد اعتراضات و تجمعات خیابانی بوده‌اند

در ۱۰ آذر ۱۳۹۸ گزارشی توسط روزنامه فریختگان منتشر شد که ایران بعد از کشورهای آقریقایی با ۲۹٫۷ درصد در رتبه ۲۷ قرار دارد. این روزنامه به سه دلیل اشاره می‌کند:

۱. نحوه‌گذار از تحصیل به کار
این مفهوم به فرایندی اشاره می‌کند که در آن جوانان با توجه به اتمام دوران تحصیلی خود، به مشاغل مستقر و رضایت‌بخشی که با آموزش‌های دریافتی آنها هماهنگی دارد، منتقل نمی‌شوند در نتیجه، دوره‌های وابستگی خانوادگی بلندمدت‌تر شده و میانگین سن ازدواج و بچه‌دار شدن بالا می‌رود. ضعف ساختاری نظام اقتصادی، کیفیت پایین آموزش در مدارس و حوزه آموزشی عالی، ضعف مهارت‌پذیری و کارآفرینی در دانش‌آموزان یا دانش‌آموختگان دانشگاهی، عدم تطبیق عرضه و تقاضای سرمایه انسانی و سیاست‌های نامناسب اقتصادی و آموزش عالی ازجمله مواردی هستند که گذار از تحصیل به کار را برای جوانان ایرانی بسیار دشوار کرده‌اند.

۲. طرد اجتماعی
پیامدهای منفی NEET فقط به هزینه‌های اقتصادی (که رقم قابل‌توجهی نیز هست) محدود نمی‌شود؛ بلکه پیامدهای اجتماعی و سیاسی آن نیز دامن‌گیر جوامع خواهد شد. کنارگذاری یا طرد اجتماعی و سیاسی و کاهش مشارکت این‌دسته از جوانان در جامعه به‌همراه افزایش بیگانگی آنان با هنجارها و ارزش‌های اجتماعی، زمینه را برای انحراف و ارتکاب جرائم مختلف فراهم می‌کند. رویکرد طرد اجتماعی، محرومیت را پدیده‌ای چندوجهی می‌داند که فراتر از کمبودهای مادی بر دامنه متنوعی از محرومیت‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دلالت دارد. طبق این رویکرد، فراتر از فقر و نابرابری، وضع نامساعد اجتماعی می‌تواند از طریق فرایندها و سازوکارهای طرد نیز تداوم یابد. از این‌رو، این رویکرد به کنش‌ها و وقایعی می‌پردازد که خارج از کنترل افراد در جامعه رخ می‌دهد و آنها را به حاشیه می‌راند.

۳. اقتصاد سیاسی
اگرچه عوامل سطح خرد و ترجیحات شخصی در شکل‌دهی به زندگی جوانان بی‌اهمیت نیستند و کنش‌ها و باورهای جوانان می‌توانند فرصت‌های زندگی آنها را تحت‌تاثیر قرار دهند، اما تصمیمات سیاسی اتخاذشده در سطح ملی و بین‌المللی، علاوه‌بر اینکه قابلیت دسترسی به شغل، تحصیل و کارآموزی را شکل داده و تعیین می‌کنند، تخصیص منابع به شکل بهینه با دستمزد مناسب، مزایای رفاهی و تسهیلات آموزشی و دسترسی به خدمات عمومی و تأمین بودجه و زیرساخت‌های محلی را نیز تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. برای مثال در حالی که دولت‌ها در ایران هنگام انتخابات وعده ایجاد سالانه چندمیلیون شغل را می‌دهند، اما بررسی‌های آماری نشان می‌دهد طی دوره ۱۳ساله ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۷ تعداد شاغلان کشور فقط ۲٫۸ میلیون نفر افزایش یافته که حاکی از اشتغالزایی خالص سالانه ۲۱۵ هزار نفری است، امری که نشان می‌دهد برنامه اشتغالزایی دولت‌ها، قبل از آنکه رویکرد ساختاری داشته باشد، عمده انرژی خود را صرف پول‌پاشی بی‌نتیجه کرده‌است؛ لذا شکست سیاست‌های اشتغالزایی دولت‌ها طی این مدت، در NEETشدن و NEETباقی‌ماندن جوانان به‌عنوان بخش بزرگ نیروی کار ایران بسیار مؤثر بوده‌است.

نرخ شاخص نیت NEET در سایر کشورها:


کشور/ قلمرو
سهم (%)سن
 ترکیه۲۶٫۰۲۰۱۹
 کلمبیا۲۴٫۰۲۰۱۹
 مکزیک۱۸٫۳۲۰۱۹
 ایتالیا۱۸٫۰۲۰۱۹
 شیلی۱۶٫۵۲۰۱۹
 ایالات متحده آمریکا۱۳٫۱۲۰۱۹
 یونان۱۲٫۵۲۰۱۹
 کانادا۱۲٫۴۲۰۱۹
 اسپانیا۱۲٫۱۲۰۱۹
 نیوزیلند۱۱٫۴۲۰۱۹
 مجارستان۱۱٫۰۲۰۱۹
 فرانسه۱۰٫۶۲۰۱۹
 بریتانیا۱۰٫۵۲۰۱۹
 اسلواکی۱۰٫۳۲۰۱۹
 جمهوری ایرلند۱۰٫۱۲۰۱۹
 بلژیک۹٫۳۲۰۱۹
 استرالیا۸٫۹۲۰۱۷
 لیتوانی۸٫۶۲۰۱۹
 فنلاند۸٫۲۲۰۱۹
 لهستان۸٫۱۲۰۱۹
 پرتغال۸٫۰۲۰۱۹
 لتونی۷٫۹۲۰۱۹
 دانمارک۷٫۷۲۰۱۹
 اتریش۷٫۱۲۰۱۹
 اسلوونی۷٫۰۲۰۱۹
 استونی۶٫۹۲۰۱۹
  سوئیس۶٫۲۲۰۱۹
 جمهوری چک۵٫۷۲۰۱۹
 آلمان۵٫۷۲۰۱۹
 لوکزامبورگ۵٫۶۲۰۱۹
 سوئد۵٫۵۲۰۱۹
 نروژ۴٫۸۲۰۱۹
 ایسلند۴٫۷۲۰۱۹
 هلند۴٫۳۲۰۱۹
 ژاپن۳٫۱۲۰۱۹